آرامش....

آرامِشِت بودم...آرامِشَم باشی
مثلِ تو بودم که ...مثلِ خودم باشی
سپیده بودم تا... شب بی نشون باشه
آغوشِ تو روبه.....جنونِ من واشه
اما نفهمیدی ......................

دود می شوم با تو...


دود می شوم با تو ، ای عشقِ زمستانی

دود می شوم من با ، بو سه های طولانی

در هوای آغوشت ، سیگار ترین بودم

خاکسترِ من ماندو...افسوس نمی مانی

:-)

حجمی خالی از حضور

در کنارِ حجمی که خالی از حضورت

رو به آیینه ای که

دهن کجی میکند به تمامِ دلخوشیهام

تجربه ثابت کرده است :

نبودت مساوی است با :

دلتنگی ، دلشوره و انتظار

اما ...

آغوشی که هیچگاه

رنگ و بویِ تو را به خود ندیده

و نخواهد دید...

در انتظارِ چیست !!؟

سوء

از تفاهم هایی که بی سوء

راه به جایی نبردیم

از سوء هایی که با تفاهم هم

...

استفاده های با سوء هم که

قوزِ بالای قوز

...

:-)

لاک پشت

سر در لاک خود فرو بردم

همچو لاک پشتی

که خانه به دوش بودم و

لب فرو بستم

از هر آنچه که می دیدم

می شنیدم

یا لمس می کردم

واژه ای بر زبان نیاوردم و

پیش می رفتم بی آنکه

سر در لاکِ دیگری فرو کرده باشم

      من بودم

           من بودم

من هنوز یه بچه ام ساده ی ساده

سوراخ هایی که همیشه

مارهایی که همیشه

و من

که همیشه

از همان سوراخ ها و مارها

نیش های همیشگی را

می خورم !!

:-)

هدف

همیشه تیرهایی در تاریکی

به سمتِ من شلیک می شوند

...

من اما هیچوقت

هدف خوبی نبوده ام

:-)

از اتفاق افتادن

کار ما به جایی نمیرسد

من از چشم اتفاق هم افتاده ام

آن حرفهایی که تو میزدی

و احساسی که با من

دست میداد

همه...

برای فراموشیِ یک تکرار بود

میدانم ..

کار ما به جایی نمیرسد


امور گمرکی

از گمرکِ آغوشم ترخیص نمی شوی

بعد از احرازِ هویت

از مسیر سبز هم که عبور کرده باشی

دربِ خروج ، مجوز خروج نمی دهم !

حالا هی پروانه های سبزت را روو کن !

هزینه ی انبارداری برای تو

در آغوشِ من

فقط صد میلیون بوسه است به ریال !

بی خیالِ مسیرِ زرد و قرمز

تو را به گمرکِ آغوشم

وارداتِ قطعی می کنم !

نزدیکی با ... مرگ

از کوچه صدای

الله اکبر ، الله اکبر می آید

نعشی روی دوشِ کسانی که نمی شناسم

چندمین بار است که مرده ام ؟

و نیامدی !؟

کاش نزدیکم بودی !

به اندازه ای که ...

مرگ ...